اسرار ازدواج موفق - عشـــقولانــه
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسرار ازدواج موفق - عشـــقولانــه


خانه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها :: 
209770

:: بازدید امروز :: 
9

:: بازدید دیروز :: 
4

:: آرشیو ::

دل نوشته
اسرار ازدواج موفق
خاطرات
زمستان 1385
پاییز 1385

:: پیوندهای روزانه::

:: درباره خودمان ::

اسرار ازدواج موفق - عشـــقولانــه
ریحــــانه و مهدی
یه زوج طلبه و به نظر خودمون خوشبخت که می خوایم از عشقولانه های زندگی براتون بگیم تا هر چه شیرین تر در کنار هم زندگی کنید.

:: اوقات شرعی ::

:: لوگوی وبلاگ :: 

اسرار ازدواج موفق - عشـــقولانــه

:: دوستان ما ::

آخوندها از مریخ نیامده اند!!
عمره دانشجویی-2 واحد
طوطی خوشگله*سرمه چشم*
آواز قو
طلبه‏ای از نسل سوم
فقـــــیه (یه وب ولایـــــــتی)
صفحات انتظار در فراق گل نرگس
گلنار

کلرجــــــــــــــــی من
دل تنگی ‏های یک طلبه

:: لوگوی دوستان ما ::



















:: خوابم یا بیدار::

یــــاهـو

:: اشتراک در خبرنامه ::

 

:: نوای وبلاگ ::

85/9/16 ::  2:11 عصر


سلام:4u. این روزا نه این که هوا سرد شده یه جوراییم ما از نت سرد شدیم. یعنی حالشو نداریم هر روز یا یه روز و دو روز در میون پست بزاریم. واسه همینم رفقا به دل نگیرن...دیگه قصدمون اینه (انشاءالله) کم کم واستون بریم خواستگاری و بسات مهریه و جهیزیه و نفقه و دلتو آب کنم:sho عقد و عروسی رو بچینیم. نمی دونم تا اینجا که جلو در خونه‏ی عروس خانومیم‏ آقا دومادا ما رو همراهی کردن یا نه؟ بابا السابقون السابقونه نمی خوای ببری؟ نمی خوای از این بلا تکلیفی در بیای؟ آقا دومادا، عروس خانوما! نمی خواین به (لتسکنوا الیها) برسین؟ بابا نمی دونم چرا هی حرف خودتو می زنی؟ تو انتخاب گیرم و یا دوباره دلم هوای اون یکی دختر خالمو کرده و داغ می کنم دستمو که دیگه عاشق نشم و این حرفا رو بنداز دور... یه الف بچه چی می دونی عشق چیه که بخواد عاشق بشه... تو رو خدا نگو عاشق شدم که:kotak... بعضیام که اخیرا شعار دادن تا عاشق نشیم نمی ریم خواستگاری... پیاده شو با هم بریم. اصلا کی گفته باید عاشق بشی. عشق که بعد از ازدواج به وجود میاد. آخه می دونی چیه؟ عشقای قبل از ازدواج عشق نیست هوسه.
به تعبیر قرآن و قول روانشناسا: انتخاب عاقـــــــــلانه، زندگی عـــــــــاشقانه.
علاقه های قبل از ازدواج :boosکه خودتون اسمشو گذاشتین عشق و عاشقی اگه (قبل از خوندن صیغه‏ی محرمیت) به وجود بیاد اونم بی دلیل، خیلی راحتم از بین می ره، راحت و بی دلیل.
آقا رو باش می گه: هر چی دلمو زیر و رو می کنم علاقه ای پیدا نمی کنم که بخوام زنم شه. ولی همه‏ی اون چیزایی رو که می خواستم داره. اما دختر همسایمون که تریپشم به من نمی خوره و خیلی از اون چیزایی رو که معیارمه نداره نمی دونم با دلم چی کار کرده. وقتی می بینمش تنم می لرزه. (بیچاره این آقازاده دینشو به یه دختر کوچه خیابونی فروخته) عشقایی که تو کوچه خیابون به وجود میاد تو همون کوچه خیابونم از بین می ره . آخه این بار تو کوچهه عاشق یکی دیگه می شه و همین طور تا...
به قول حیف نون (باغ مظفر) گفتنی: عشق که مثل جوراب نیست که هر وقت دلت خواست عوضش کنی.
نمی دونم اصلا چرا ما باید غصه‏ی تو رو بخوریم:/. غصه‏ی شعارای جدیدتو... یکی نیست به ما بگه بی خیالت شیم.ولی نمی دونم چرا دلمون راضی نمی شه بی خیالت شیم. می گه شما که زندگیتون عشقولانس حیفه راهی رو که رفتین به دیگرون نگین. گناه می کنین اگه نگین.



85/7/29 ::  11:0 عصر


تا حالا برات پیش اومده، از کنار یه پیاده رو رد بشی، که یه زن کولی نشسته و داره یه مشت بدل مدل می فروشه؟اگه دیده باشی، بند و بساتشو همین جور انداخته رو زمین، یا هم انداخته رو یه پارچه ی کثیف و به درد نخور... بعدش هی جار می زنه خانوم، آقا تو رو خدا بیاین واسه بچه هاتون النگو بخرین، انگشتر بخرین، فقط دویست تومن، صد تومن بیا کمترم می دم... بعدم هیشکی محلش نمی زاره، فقط یه دو تا بچه که فرق طلا و بدل نمی دونه...  مامانه هی بچه هرو  به زور می بره، می گه اینا بده، آشغالن، به درد نمی خورن... هر چی میکنه نمی تونه یه الف بچه رو قانع کنه... اینقده گریه می کنه تا آخر مامانه واسش بخرش بچَـــــس حالیش نیست خوب و بد و تشخیص نمی ده... چی می دونه اون روبرو یه کم اون طرفتر یه مغازه پر از طلاهای جور وا جوره........ حتما طلا فروشی رفتی؟ دیدی که طلاهاشو تو ویترین، رو یه پارچه ی جیر مخملی، یا تو یه جعبه های قشنگ گذاشته... طلا فروشم یه لنگ دستشه و هی طلاها رو گردگیری می کنه... نمی ذاره یه ذره هم خاک بشینه... با وجودیم که می دونه از ارزش طلاش کم نمی کنه........ حالا تو که عاقلی کدومشو می خری؟ طلا یا بدل... معلومه دیگه... آخه بالا خونتو اجاره ندادی که بری بدل بخری... درست می گم؟
این همه دور زدم که اینو بگم ... یه دختری که محجّبه اس  مثل اون طلایی می مونه(شایدم با ارزش تر از طلا) که تو جعبه ی نجابت و حیا نگهداری می شه. ولی اون دختر ه ی بد حجاب مثل اون بدلِ شایدم خیلی پایین تر... که هیچ محافظ و اعتباری نداره و یه جای بی ارزش نگهداری می شه و هیچ خریداری هم نداره. مگه یه مشت بچه...که حیفه بگم بچه... یه مشت اونایی که حالشون بده
پس می خوام بهت بگم عاشق هر کسی نشــــــــــو...


85/7/21 ::  12:0 عصر



اگه یادتون باشه گفته بودم، آیا باید ازدواج کرد؟
تو چی می گی؟من که می گم آره؟ اما چرا آره، بذار بگم...

اگه شما هیچ لباس نداشته باشین،(گذشته از سرما و گرما) آیا حیاتون بهتون این اجازه رو می ده بدون لباس تو کوچه و خیابون برین...؟من به جا تو می گم نه  ازدواج هم حکم لباس رو داره. من نمی گم، خدا می گه که مردان لباس زنان و زنان لباس مردانند...(هنّ لباسٌ لکم و انتم لباسٌ لهنّ... بقره/187 ) اما چرا قرآن تشبیه کرده به لباس؟
همون طور که لباس انسان رو از سرما و گرما نگه می داره، لباس ازدواج باعث می شه، در مقابل بادها و طوفان های شکننده ی گناه مصون بمونیم...
اما یه سؤال؟ آیا تو حاضری هر لباسی رو بپوشی؟ خدائیش خودمونیم شیکی لباس برات مهم نیست؟
دلت نمی خواد لباست بهت ارزش بده؟ دلت نمی خواد اون لباس تو رو در مقابل آتش آخرت هم حفظ کنه؟
یکی دیگه از خصوصیات این لباس اینه که عیب تو رو می پوشونه؟چه عیبی؟ عیــــــــــب گناه

واسه حالا تا همین جا کافیه،بقیه واسه برنامه ی بعد...